-
عذرخواهی رسمی+100 هزار دلار فصل قبل + مطالبات این فصل
-
تیم ملی نیاز به آرامش دارد
-
امشب بهترین لباست را بپوش
-
... ما همه با هم هستیم!ز
-
اسکوچیچ: بحرین را مثل کف دستم میشناسم
-
سرمربی عراق: وضعیت چمن خندهدار است
-
سرمربی بحرین: ما همسطح ژاپن و ایران نیستیم
-
مجیدی: در استقلال فاجعه مالی رخ داده است
-
سامره: بحرینیها روی مخ میروند
-
فتحاللهزاده: شب سختی در انتظار بحرین است؛ 4،3 گل میخورند
-
عزیزی خادم: فدراسیون الهامبخش وحدت ملی و وحدتآفرینی است
-
فتح بابت برای تمام مربیــان ایرانی
-
میثم قشلاقی: باور نمیکردم بوکسور قزاقستانی را شکست دهم
-
روزهای روشن والیبال در ریمینی
-
شورش در کوپاآمهریکا
-
ثابت کنید همچنان بهترین هستید
- عالی
- خوب
- متوسط
- ضعیف
کار سخت مدیران پرسپولیس برای راضی کردن رادو
عذرخواهی رسمی+100 هزار دلار فصل قبل + مطالبات این فصل
داستان رادوشویچ و اختلافش با باشگاه، آخرین ماجرای حاشیهای پرسپولیس به حساب میآید که از اواسط هفته قبل کلید خورد و همچنان ادامه دارد. رادو در اولین مصاحبهاش ضمن دلخوری از مدیران باشگاهش گفت: «مدیران باشگاه بیاحترامیهای بزرگی به من و خانوادهام کردند. آنها به تعهدی که در ماه اکتبر کرده بودیم، پایبند نبودند. زمانی هم که من اعتراض کردم، در چشمهای من نگاه کردند و گفتند اگر از شرایط راضی نیستی، میتوانی بروی. من هم توصیه آنها را گوش کردم.»
رادو در مصاحبه دیگری خبر از فسخ قراردادش با پرسپولیس داد تا ماجرا برای باشگاه پیچیدهتر شود: «من اقدام به فسخ قراردادم کردم و چون دریافتیام بسیار پایین بود، این حرکت به صورت قانونی انجام شد. من در تمام این سالها میتوانستم قراردادم را فسخ کنم و از پرسپولیس جدا شوم اما این کار را انجام ندادم. در تمام این مدت دریافتی من کمتر از دیگر بازیکنان بود، من هیچ موقع اعتراضی نداشتم و با اینکه ۸۷۶۵ بار میتوانستم فسخ کنم اما این کار را نکردم.» رادو اما بیخیال مدیران باشگاهش نشد و این بار مستقیماً به سمیعی و شکوری حمله کرد: «وقتی با آنها صحبت کردم به من گفتند که اگر جدا شوی، ما میدانیم چطور این خبر را در فضای مجازی مدیریت کنیم که آسیبی به ما نرسد.» در شرایطی که شکوری و سمیعی در این باره سکوت کرده بودند، صدری رئیس هیأت مدیره باشگاه گفت: «با وجود فشارهایی که به باشگاه برای بستن پروندههای سالهای قبل وارد آمده، تلاش ما این بود که پرداختهای بازیکنان به موقع انجام شود. مجبور بودیم منابعی را به این موضوع اختصاص دهیم، به همین دلیل شاید زمان پرداختیها عقب و جلو شده باشد. تلاش ما این است که پرداخت را به موقع انجام دهیم، با رادو هم در حال مذاکره هستیم تا در خدمت او باشیم.» اما قرارداد تنها بازیکن خارجی پرسپولیس به گونهای است که با توجه به نرخ ارز، فسخ قرارداد او میتواند ضرر بزرگی را نصیب سرخها کند. رادو که قرارداد خود را در زمان مدیریت انصاریفرد به مدت سه فصل تمدید کرد، حدود ۱۰۰ هزار دلار از فصل گذشته طلبکار بوده و در این فصل نیز حدود ۴۷درصد از قرارداد خود را دریافت کرده است. باشگاه پرسپولیس که پیش از بازی با ذوبآهن بخشی از قرارداد بازیکنان خود را پرداخت کرد، به دروازهبان کروات خود نیز اعلام کرده است به محض بازگشت به ایران ۲۰ هزار دلار (حدود ۱۰درصد) از قراردادش را دریافت خواهد کرد اما ظاهراً رادو بابت عدم پرداخت مطالبات فصل گذشته خود به شدت ناراحت بوده و تصمیمش برای جدایی از جمع سرخپوشان را گرفته است.
قرارداد رادوشویچ برای فصل جاری ۲۱۰ هزار دلار، فصل بعد ۲۷۰ هزار دلار و برای فصل سوم ۳۲۰ هزار دلار است که با احتساب مطالبات ۱۰۰ هزار دلاری این بازیکن از فصل گذشته، باشگاه پرسپولیس در صورت شکایت رادوشویچ به فیفا، خطر پرونده ۹۰۰ هزار دلاری را بیخ گوش خود حس خواهد کرد که پرونده جدید و بسیار سنگینی برای سرخپوشان خواهد بود. در شرایطی که از پنج روز قبل خبرگزاریها خبر فسخ قرارداد یکطرفه رادوشویچ را از سوی او منتشر کرده بودند، دو روز قبل جهت اخبار در این خصوص تغییر کرد و گفته شد رادو در شرایطی شاید از تصمیمش برگردد. در عین حال گفته شد او هم خواستار دریافت مطالباتش شده، هم گفته مدیران باشگاه باید رسماً از او عذرخواهی کنند که این مورد دوم بعید است اتفاق بیفتد یا اگر هم بیفتد رسانهای نخواهد شد.
رادو دو روز قبل در آخرین مصاحبهاش گفت: «فعلاً اتفاق جدیدی رخ نداده است و منتظر اقدام باشگاه هستم تا ببینم وضعیت چطور خواهد شد.»
اسکوچیچ و مأموریتی که هیچکس از انجامش برنیامده
تیم ملی نیاز به آرامش دارد
رسول مجیدی @Rasoulmajidi
امشب یکی از حساسترین بازیهای ملی در چند سال اخیر برگزار میشود. یک بازی مرگ و زندگی دیگر که فوتبال ایران در این 3،2 دهه کم نداشته. بازیای که در بحرین برگزار میشود و همین به خودی خود نشان میدهد که چقدر سخت و پیچیده است. ایران تا به حال ۶ بار در خاک بحرین با تیم ملی این کشور رو به رو شده و هیچوقت پیروز نشده!
ما فقط ۲ تساوی مقابل این تیم در خانهاش داشتیم و ۴ بازی دیگر را باختهایم. مهمترین و بدترینش شاید همان بازی معروف سال ۱۳۸۰ باشد؛ انتخابی جامجهانی ۲۰۰۲ که در آن شب عجیب در منامه ۳-۱ باختیم و بحرینیها با پرچم عربستان سعودی دست به شادی و پایکوبی زدند.
در آن بازی بلاژویچ سرمربی تیم ملی بود اما انگار در این فقره خاص فرق ندارد سرمربی تیم ملی چه کسی باشد؛ هر مربیای در این سالها آمده نتوانسته انتقام آن شکست را در خاک بحرین بگیرد. ما ۳ سال بعد در انتخابی جامجهانی ۲۰۰۶ با برانکو ایوانکوویچ به بحرین رفتیم و به تساوی بدون گل رسیدیم. ۴ سال بعد با علی دایی برای یک بازی دوستانه به منامه رفتیم و یک - صفر باختیم. سال ۸۸ با قطبی برای یک بازی تدارکاتی رفتیم و ۴-۲ باختیم. بعدها حتی با کیروش هم در انتخابی ۲۰۱۴ با این تیم در کشور خودش رو به رو شدیم و به تساوی ۱-۱ رسیدیم. در آن بازی تیم کیروش تا دقیقه ۹۳ از رقیب عقب بود و گل جباری نجاتمان داد. آخرین بازی هم که مسابقات انتخابی همین دوره بود که با مارک ویلموتس یک - صفر به بحرین باختیم و کار صعودمان به اما و اگر رسید.
حالا اسکوچیچ با همه انتقادهایی که به سمتش میشود، با توجه به همه مسائلی که در سر راه آمادهسازی تیم ملی بود، با توجه به میزبانی بحرین در این دوره از بازیها و زمینهای بدش و شرایط بد دیگر که همه میدانند، باید این بار کاری کند که نه برانکو کرده، نه بلاژ و نه کیروش. او باید بح رین را در خاکش ببرد تا امیدهای ما برای صعود همچنان زنده باشد.
بازی اول تیم ملی چنگی به دل نزد. مخصوصاً نیمه اول. ایران در بازی با هنگکنگ سردرگم به نظر میرسید. البته دفاع پرتعداد رقیب هم بیتأثیر نبود. زمین بدکیفیت میزبان هم همینطور اما انتظار ما از تیم اسکوچیچ بیشتر از اینها بود.
نیم ملی البته در نیمه دوم و بعد از تعویضها بهتر بود. شاید هم این یک دیدار تدارکاتی برای اسکوچیچ به حساب میآمد. مهم پیروزی بود که به دست آمد و حالا امشب بازی با بحرین میتواند عیار اصلی تیم ملی را مشخص کند. نکته نگرانکننده اصلی در بازی با هنگکنگ البته نه ناهماهنگی بچههای خط حمله بلکه به گلی بود که ما دریافت کردیم. این اولین باری بود که هنگ گنگ در تاریخ بازیهای رسمیاش به ما گل میزد و مسأله این است که گل خیلی راحتی زدند. اگر یکی از همین صحنهها در بازی با بحرین که تیم بسیار بسیار بهتری دارد تکرار شود، کار ما بسیار پیچیده خواهد شد.
مسأله دیگری که این چند روزه حسابی جو روانی تیم ملی را تحت تأثیر قرار داده٬ عملیات برخی از فعالان رسانهای و مجازی است که در کوران مسابقات و در شرایطی که تیم ملی در یکی از سختترین شرایط خود قرار دارد٬ پروندههای قدیمی را از گنجه بیرون کشیدهاند و هنوز در دوران کارلوس کیروش باقی ماندهاند. انگار نه انگار که تیم ملی مهمتر از اشخاص است. آنها حتی برای تسویه حسابهای شخصی مهلت ندادند تا تیم ملی بازیهایش را انجام دهد و -خدایی نکرده- وقتی نتیجه نگرفت شمشیرهایشان را بیرون بیاورند. برد و باخت برای آنها فرقی ندارد. ظاهراً هویتشان در دمیدن در دوگانه کیروش - غیرکیروش است.
جستوجو در تیم اسکوچیچ
امشب بهترین لباست را بپوش
یادداشت
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
لباس دراگان اسکوچیچ در بازی ایران - هنگکنگ برازندهاش نبود. کیفیت مناسبی برای سرمربی تیم ملی نداشت اما بیشتر از آنکه لازم باشد اسکوچیچ را امشب در لباس دیگری ببینیم، تیمش را باید در قواره دیگری در زمین پیدا کنیم.
۱- این حرفها که تیم ملی با این همه ستاره میتواند بدون مربی هم از این مرحله صعود کند، بیراه و بیمعناست. تکرار این حرفها بخشی از مفهوم فوتبال را تلف و تباه میکند. بیمعنا کردن مسئولیت مربی، بیمعنا شدن ابهت اندیشه فوتبال و نزولش به توپبازی است. این حرفها یا از نادانی است و یا از غرض و مرض. این تیم یا با اسکوچیچ صعود میکند و یا با اسکوچیچ تمام آرزوها بر باد میرود.
۲- شکل بازی چند بازیکن مقابل هنگکنگ گونهای بود که برای مخاطبان ناآشنا با فوتبال این ذهنیت را ایجاد میکرد: چرا در زمین کمکاری میکنند؟
این حرفها را پس از بازی اول ایران از کاربرانی در کلابهاوس میتوانستید بشنوید اما تیم میتواند آنچنان برنامه نازلی داشته باشد یا سرمربی آنچنان تأثیر اندکی بر بازیکن و بازی گذاشته باشد که ستارهها در قواره خودشان نباشند. البته این نزول و بیاثری با این شدت در بازی تیم ملی وجود نداشت اما مقداری از آن را در بازی میدیدیم. در آستانه بازی با بحرین، امید اول رفع این آثار در بازی تیم ملی است.
۳- بازی با هنگکنگ، بازی تدارکاتی نبود. بازی تدارکاتی فضای خودش را دارد و رفتار فنی سرمربی در آن متفاوت است. بازی با هنگکنگ -بدون ثمره بازی تدارکاتی- فقط نمایشی بود که نزول و سقوط فنی را باور کنیم. هنوز در حیرتم که چطور اسکوچیچ بدون بازیهای تدارکاتی، تیمش را به بحرین برد اما فارغ از اینها، بازی با بحرین تکلیف را در قضاوتها روشن خواهد کرد.
۴- بازی با هنگکنگ ملاک قضاوت نیست. بازی مقابل تیمهایی مثل هنگکنگ همیشه سخت است، چون نه حریف میداند چه غلطی میکند، نه شما میدانید چه غلطی بکنید (این عبارت چه غلطی بکند، اینجا غیرمحترمانه نیست). در بازی با تیمهایی مثل هنگکنگ که اسم نوع دفاع کردنشان اتوبوسی هم نیست، بسیار دشوار است که شما به نظم و دقت برسید، چون حریف شلخته و دور از مفاهیم فوتبال، بازی میکند. در واقع بازی نمیکند، بلکه تلاش میکند که چیزی به نام بازی شکل نگیرد. بخشی از نقدهای ما به تیم ملی در روزهای اخیر بعد از بازی با هنگکنگ میتواند از همین موضوع اثر گرفته باشد و ما را دچار بدبینی کرده باشد.
۵- بازی دادن به آن همه نیروی هجومی مقابل هنگکنگ جز آشفتگی در تیم حاصل دیگری نداشت. تعداد تعویضهای دوران کرونا برای تیمهای ناهماهنگ مثل ایران، بازی را بیشتر آشفته میکند. فقط امیدواریم منظور اسکوچیچ از بازی ندادن به مهدی قایدی این باشد که میخواست باشو را در جیبش پنهان کند. مهدی قایدی اینجا یک مثال است و مهمتر اینکه اسکوچیچ احتمالاً تلاش کرده است تا بحرین را دچار سرگیجه و پرسشهای بیپاسخ درباره ترکیب و سیستم کند.
۶- بازی با بحرین مهمترین نمایش تیمی است که دراگان اسکوچیچ باید در ساخته شدنش نقش داشته باشد. اسکوچیچ را امشب در بازی با بحرین میبینیم و میسنجیم و این یک آزمون جدی، بیرحمانه و بیتعارف است، برای مردی که با او یکی از سختترین پیچهای تاریخ فوتبال ایران را پشت سر میگذاریم. امشب اسکوچیچ باید بهترین لباسش را بپوشد.
... ما همه با هم هستیم!ز
یادداشت
احسان محمدی
«انگار ناف این سرزمین را با خردادهای پرحادثه بریدهاند. چند ساعتی تا دیدار حساس ایران - اسپانیا در جام جهانی مانده است. زیر پوستمان انگار دستمال دادهاند دست گلبولهای سفید و قرمز و دارند کُردی میرقصند که این همه قلبمان تند میزند. حسمان آمیزهای از هیجان، کمی ترس، چشم به راهی معجزه و البته جنگیدن و سر خم نکردن است...
من عاشق هر کسی هستم که دل با این سرزمین دارد. اختلاس نمی کند، دزدی نمیکند، وفادار است. از قطره قطره آبش دفاع میکند، از ذره ذره خاکش. زیر سقفش ستون میزند، حتی به خشت استخوان خویش! دهانش بوی مرگ نمیدهد، کلمههایش حس خوب زندگی میپراکنند... فوتبال همه چیز نیست اما بازیکنان فوتبال با پرچم ایران ما به زمین میروند. بدون تانک، بدون سانتریفیوژ، دستشان فندک نیست برای آتش زدن پرچم کشور دیگر، دست میدهند به حریف، لبخند میزنند و بعد با تمام وجود میجنگند که ما اینجا در این نقشه گربه شکل لبخند بزنیم، امیدوار بمانیم...» این را سه سال پیش قبل از دیدار با اسپانیا نوشتم. مو به مو. حالا همان حکایت است با این تفاوت که حریف ما بحرین است. طبعاً مقایسه اسپانیا و بحرین از اساس غلط است اما شرایط هنوز همان است. شاید حتی حساستر. آنجا اگر شکست میخوردیم در یک میهمانی بزرگ بود. اتفاقاً بازیکنان به پشتوانه کارلوس کیروش درخشان و سزاوارانه بازی کردند و آن شکست مثل یک موفقیت تحسین شد اما حالا اگر ببازیم باید جام جهانی قطر را با حسرت نگاه کنیم. با بغض و با این اندوه که چرا با این همه ستاره ما در میهمانی فوتبال نیستیم. برخی فشار میآورند که اسکوچیچ در حد و اندازههای تیم ملی ایران نیست. در این خصوص باید اهل فن نظر بدهند اما وقتی هنوز میلیاردها تومان به ویلموتس بدهکاریم، برکنار کردن اسکوچیچ که به احتمال زیاد او هم شکایت میکرد و باز میلیاردها تومان بدهکار میشدیم عاقلانه است؟ فدراسیونی که ساختمان محل سکونتش را از پیش گرو گذاشتهاند از کجا پول برای استخدام سرمربی جدید بیاورد؟ هوادار پرشور حق دارد آرزوهایش را بگوید اما عملی شدن آن را مدیران باید بسنجند. در «این برهه حساس کنونی» زمانی نداریم تا به تنظیمات تیم دست بزنیم. مهمترین کار حمایت از بازیکنان و کادر فنی است تا بتوانند از این گذرگاه پرخطر عبور کنند. کسی تردیدی ندارد که بحرینیها برای دقیقه دقیقه این روزها برنامه ریختهاند و از هر تنشی در بیرون و درون تیم که تمرکزها را کم کند استقبال میکنند. اردیبهشت 97 قبل از اعزام تیم ملی به روسیه نوشتم: «نقدهای بیپروا به تیم ملی را بایگانی کنیم تا بعد از مسابقات جام جهانی. آنها را بدرقه کنیم و با شوخیهای بیمایه، حملههای رنگی و گروکشیهای بیحاصل زانوهایشان را سست نکنیم. ما از آنها انتظار داریم در سه 90 دقیقه دشوار برای کشورشان بجنگند، شرط انصاف نیست که پشتشان را خالی کنیم. زمان نقد کردن تمام شد. فقط به آنها اشتیاق جنگیدن و پا پس نکشیدن بدهیم.» چهارسال بعد دقیقاً همان حرفها... به امید پیروزی!
اسکوچیچ: بحرین را مثل کف دستم میشناسم
دراگان اسکوچیچ، سرمربی تیم ملی ظهر دیروز در نشست خبری پیش از بازی ایران – بحرین حاضر شد و به سؤالات خبرنگاران پاسخ داد. مربی کروات در شروع حرفهایش گفت: «این مسابقهای بسیار حیاتی است و نیازی نیست در مورد اهمیت آن صحبت کنیم. بحرین تیم بسیار خوبی است و ما برای آنها احترام زیادی قائل هستیم. آنها تیمی هستند که با سازماندهی خوبی کار میکنند و تمام تلاشمان را میکنیم که برنده این مسابقه باشیم.»
سرمربی تیم ملی درباره اینکه تیم ملی مجبور است برای دومین بار در منامه مقابل بحرین بازی کند هم گفت: «برای ما فرقی نمیکند که بازی کجا برگزار شود. چه در تهران و چه در بحرین، ما برای برد بازی خواهیم کرد. شرایط عادی این بود که میزبانی در ایران انجام میشد و آنجا بازی میکردیم، ولی حالا اینجا هستیم. اعتماد به نفس کاملی داریم و به تیمم ایمان کامل دارم و مطمئنم میتوانم با نتیجه خوبی از این مسابقه خارج شویم.»
مربی کروات تیم ملی اضافه کرد: «اگر منظورتان گرفتن سه میزبانی باشد و برخلاف تیمهای دیگر باید 4 مسابقه در این شرایط آب و هوایی سخت انجام بدهیم، بله، شرایط با گذشته متفاوت است. باز هم تأکید میکنم که ما برای تیم بحرین احترام زیادی قائل هستیم. برای مربی این تیم و بازیکنان بحرین ولی تیم ما کاملاً آماده این مسابقه است.» اسکوچیچ درباره سؤال یک خبرنگار بحرینی درباره شناختش از این تیم گفت: «میتوانم چند روز در این مورد با شما صحبت کنم. من تیم شما را مثل تیم خودم میشناسم. مثل کف دستم.»
وحید امیری، یکی از بازیکنان مؤثر تیم ملی در بازی با هنگکنگ هم در نشست حاضر بود و درباره بازی امشب مقابل بحرین گفت: «بازی خیلی حساس و سختی را پیش رو داریم. آمادگی خیلی زیادی داریم. به خوبی ریکاوری کردیم. تاکتیکهای مدنظر مربی را انجام دادیم. امیدوارم که به امید خدا یک بازی خوب انجام دهیم و نتیجه دلخواهمان را کسب کنیم.»
سرمربی عراق: وضعیت چمن خندهدار است
عراق، یکی از رقبای اصلی تیم ملی در مرحله مقدماتی جام جهانی قطر ساعت 19 امشب در ششمین بازیاش با کامبوج روبهرو میشود. عراق مثل ایران 5 بازی داشته و با یازده امتیاز و دو امتیاز بیشتر از تیم ملی در رده دوم گروه C است، در حالی که بحرین با 6 بازی و 12 امتیاز در صدر ایستاده. عراق بعد از تعطیلی مسابقات به خاطر شیوع کرونا 7 بازی دوستانه داشته که در آنها توانسته به 4 برد و سه تساوی برسد. کاتانچ، سرمربی عراق تیم پرمهرهای در اختیار دارد و امید زیادی دارد که بتواند عراق را برای دومین بار در تاریخ فوتبال این کشور به جام جهانی برساند. آنها بعد از کامبوج با هنگکنگ بازی میکنند و بعد از این دو بازی آسان باید با تیم ملی روبهرو شوند. تنها مشکل این مربی ابتلای علی فائز، مدافع عراق به کرونا است و او هر سه بازی تیمش را از دست خواهد داد. کاتانچ دیروز در نشست خبری پیش از بازی تیمش با کامبوج حاضر شد و مثل اسکوچیچ از کیفیت چمن ورزشگاه المحرق انتقاد کرد: «همه چیز خوب است و ما آماده هستیم. کیفیت چمن ورزشگاه المحرق خندهدار است، ولی امیدوارم این انگیزه مضاعفی به ما بدهد. تیم من 120 درصد روی این بازی تمرکز دارد.»
سرمربی بحرین: ما همسطح ژاپن و ایران نیستیم
سرمربی بحرین در نشست خبری پیش از بازی تیمش مقابل ایران به تمجید از تیم ملی پرداخت و گفت برای رسیدن به سطح بالای قاره باید مقابل ایران موفق شوند. هلیو سوزا، سرمربی بحرین گفت: «ایران چندین دوره قهرمان آسیا شده و تیم قدرتمند آسیا و اول قاره محسوب میشود. این تیم از بازیکنان بزرگ و باکیفیتی بهره میبرد. مهدی طارمی یکی از بازیکنانی است که مهره مهم و کلیدی تیم ایران محسوب میشود. او تجربه بازی در لیگ قهرمانان اروپا را داشته و بارها گلزنی کرده است. ما مطمئناً همسطح تیم ایران و ژاپن نیستیم اما برای اینکه خود را به سطح بالای قاره آسیا برسانیم باید خودمان را در این مسابقه نشان دهیم و برنده از زمین بازی بیرون آییم.» سرمربی بحرین اضافه کرد: «در واقع ایران از بازیکنانی که در سرتاسر دنیا بازی میکنند، بهره میبرد. بازیکنی دارد که به عنوان بهترین بازیکن فصل لیگ روسیه انتخاب شده است. در داخل ایران نیز از بازیکنانی بهره میبرد که تجربه بازی در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا را دارند.» سوزا در پایان گفت: «با اینکه تیم اول گروه هستیم اما یک بازی بیشتر داریم و این دلیل نمیشود که تیمها را دست کم بگیریم.»
تیم کنونی موزون نیست
مجیدی: در استقلال فاجعه مالی رخ داده است
فرهاد مجیدی در تازهترین انتقاد خود از وضعیت مالی باشگاه استقلال این جملات را به زبان آورده است:
وقتی نیمفصل به استقلال آمدم، اسپانسر در نیمفصل اول و قبل از حضور من بیش از ۹۵ درصد تعهدات کل فصل خود را پرداخت کرده بود. یعنی حدوداً ۷۵ میلیارد تومان و اگر این مبلغ را با ۱۰ میلیارد ایرانسل و ۱۲-۱۰ میلیارد آقای نامداری جمع کنیم، نزدیک به ۹۵ میلیارد تومان به حساب باشگاه آمده اما دریافتی بازیکنان تیم میانگین بین ۲۵ تا ۳۰ درصد بوده و وقتی آمدم با اعتراض بازیکنان روبهرو شدم که چرا یکی ۲۰ درصد و دیگری ۵۵ درصد گرفته.
در حال حاضر باشگاه باید ٦٠ میلیارد تومان پرداخت کند تا فقط تیم امسال را تسویه کنیم و اسپانسر هم بیش از مبلغ قراردادش پرداختی داشته است (حدود ۹۰ میلیارد تومان) و این یعنی فاجعه! فاجعهای که توسط مدیریت عوامفریب و دروغگوی قبلی اتفاق افتاده و تاوانش را باید هواداران و اعضای فعلی پرداخت کنند.
بدهیها در باشگاه آفتی است از نگاه سرمربی استقلال:
طبق لیستی که از باشگاه گرفتم، بازیکنان فقط ۲۵ میلیارد تومان از قرارداد خود را گرفتهاند و درآمد امسال هم پیشخور شده و سؤال مهم و به شدت نگرانکننده این است که ۶۰ میلیارد تومان باقیمانده را چطور میخواهند پرداخت کنند؟!
آن وقت در این شرایط خیلی از هواداران که از واقعیتها مطلع نیستند، به فکر تقویت تیم سال بعد و جذب بازیکنان قدرتمند خارجی و داخلی برای رقابت با الهلال کهکشانی هستند.
شکایت استراماچونی از دید مجیدی موضوع مهمی است:
علاوه بر همه این مشکلات بدهی ۳۵ میلیارد تومانی استراماچونی هم وجود دارد که شنیدم به مهلت آخرش نزدیک هستیم و ممکن است به کسر ۶ امتیاز و بسته شدن پنجره نقل و انتقالات استقلال منتهی شود.
این هم از شانس من است که هر وقت استقلال را گرفتم یا بیپول است یا دعوای مدیریتی دارد.
مجیدی پیرامون جذب قاسمینژاد هم حرفهای تازهای دارد:
اینجا برای اولین بار میگویم من سر موضوع قاسمینژاد به خاطر باشگاه اعتراضی نکردم و سکوت کردم، حتی گفتم حالا که نشد، حداقل پولش را بابت قراردادها به بازیکنان فعلی پرداخت کنید اما این اتفاق هم نیفتاد.
فرهاد به یارگیری سرخها اشاره دارد:
این در شرایطی بود که در همین نیمفصل رقیبان استقلال مثل سپاهان، کاپیتان تیم ملی (احسان حاجیصفی) را خریدند، پرسپولیس هم از لیگ پرتغال و قطر بازیکن گرفت اما ما مجبور بودیم با بودجه خیلی کم به بازار برویم. علاوه بر این شنیدیم که یک اپراتور در نیمفصل به تیم رقیب ۳۰ میلیارد تومان کمک کرده است.
سرمربی استقلال تیمی که در اختیارش قراردارد را موزون نمیداند:
یادمان نرود استقلال در دو فصل گذشته با تفکرات فنی یک سرمربی بسته نشده و علیرغم حضور بازیکنان خوب، تیم همگن و موزون نیست. مثلاً ما در پست هافبک دفاعی چهار - پنج بازیکن عالی داریم که باید در هر بازی نهایتاً دو نفر آنها بازی کنند اما در پست وینگر به جز مهدی قایدی بازیکن سرعتی نداریم.
سرمربی استقلال از عقد برخی قراردادها نگران است:
یارگیری مناسب و اصولی در اول فصل نیمی از قهرمانی را میسازد. نقل و انتقالات و تیم بستن برای قهرمانی، این نیست که شبانه در هتل با بازیکن ۱۶۰ میلیون تومانی قرارداد ۲ میلیاردی ببندند و امروز باشگاه را وارد حاشیه و مشکلات کنند.
مجیدی خطاب به بازیکنان گفت:
استقلال تیم بزرگی است. بازیکن باید بداند که کجا میآید. امروز همه بازیکنانم میدانند که اخلاق، نظم و کیفیت مهمترین اولویت من است. اگر منابع مالی تأمین شود، تیم خوبی خواهیم بست و بازیکنانی جذب میشوند که بازی در استقلال برایشان افتخار باشد. من یاد گرفتهام با علاقه و مبارزه و با بهرهگیری از علم پیشرفت کنم نه با استفاده از راههای غیرسالم. برای رسیدن به هدف باید سالم و جدی تلاش کرد.
مجیدی اینگونه نگرانیاش بابت تمدید قرارداد برخی بازیکنان را آشکار کرد:
به دو بازیکن خوب تیم وقتی میگویم برای تمدید به باشگاه بروید، میگویند ما تا الان هم به خاطر شما سر تمرین میآییم وگرنه یکی از ما ۱۵ درصد و دیگری ۲۵ درصد پول گرفتهایم! بنابراین تا زمانی که قراردادهای امسال تسویه نشود آیا میتوان انتظار تمدید داشت؟ وقتی میشنوم بازیکنان جوان از یکدیگر یا از مربیان یک میلیون تومان قرض میگیرند خجالت میکشم به چشمان آنها نگاه کنم. بازیکنان من تا اینجا خیلی تلاش و مردانگی کردهاند.
مجیدی به توقعات هواداران نیز اینگونه واکنش نشان میدهد:
این هم لطف هواداران به من است که توقعات هشت ساله را در سه ماه از من میخواهند. من همه اعتبارم را از استقلال و هواداران دارم و برای خوشحالی آنها از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکنم. اگر هم الان مشکلات را میگویم فقط برای این است که همه بدانند چه خبر است وگرنه بیشتر وقتها سکوت میکنم، چون دوست ندارم کسی از دست من ناراحت شود.
مجیدی در پایان گفت:
مشکلات مدیریتی تا زمانی که به تیم لطمه نزند به من و بازیکنان ارتباطی ندارد اما وقتی اختلافات و دعواهای شخصی مدیریتی به روند مثبت تیم لطمه میزند، مجبورم واکنش نشان دهم. امروز در بخشهایی از باشگاه واقعاً ضعیف هستیم.
برای دفاع از حقوق باشگاه تنها هستیم:
وقتی بعد از دربی، آقای غلامپور و بازیکن من بدون نماینده حقوقی باشگاه به کمیته انضباطی میروند و کسی همراه آنها نمیرود و برای دفاع از این بچهها کاری انجام نمیشود، میدانید یعنی چه؟ یعنی برای دفاع از حقوق باشگاه تنها هستید.
باخت ما در منامه ربطی به غذا نداشت
سامره: بحرینیها روی مخ میروند
مصاحبه
جعفر برزگر
باز هم بحرین باز هم منامه باز هم مقدماتی جام جهانی اما اینبار با شرایطی کاملاً متفاوت. با اینکه یک بار در زمان کیروش و در اوج آمادگی ملی پوشان توانستیم 6 گل به بحرین بزنیم و برای چندمین مرتبه انتقام شکست 3-1 در زمان بلاژویچ را از آنها بگیریم اما همیشه بازی در زمین آنها نگرانیهایی را بابت شیطنتهای احتمالیشان برای ما به وجود میآورد. علی سامره مربی تیم پدیده یکی از بازیکنانی بود که توسط میروسلاو بلاژویچ و دستیارش برانکو ایوانکوویچ به تیم ملی دعوت شد و در بازی برابر بحرین در شب تلخ منامه هم به میدان رفت. در آن زمان علی سامره پس از درخشش در استقلال به عنوان اولین بازیکن ایرانی به لیگ کالچو ایتالیا رفت تا در تیم پروجا بازی کند. او بر این باور است که باید با تمرکز بسیار بالا به مصاف میزبان برویم. تیمی که امروز خودش هم مدعی صعود از گروه بوده و برخلاف گذشته برای تیم دیگری بازی نمیکند.
در بازی اول هنگکنگ را شکست دادیم اما به اعتقاد بسیاری از اهالی فوتبال بازی دلچسبی را از تیم ملی کشورمان بخصوص در نیمه اول ندیدیم.
ببینید تیم ملی ما به دلیل نتایج ضعیفی که در زمان ویلموتس به دست آورد در شرایط بسیار سخت و حساسی قرار دارد. بخصوص که بعد از یک مدت طولانی و بدون بازیهای تدارکاتی مناسب وارد بازیهای حساس مرحله مقدماتی شدیم. به قول فوتبالیها خواب بودن بچهها بعد از این همه مدت کاملاً طبیعی بود ضمن اینکه استرس نتیجه نگرفتن شاید تمرکز صد در صد را از بچهها گرفته بود.
البته نیمه دوم تا حدود زیادی بهتر بازی کردند؟
بله، چون به همان دلایلی که گفتم بچهها اول با این مسأله مبارزه کردند و هر چه از زمان بازی گذشت شرایط بهتری را به دست آوردند. اما خدا را شکر نتیجه خوب بود و خیلی امیدوارم که در بازیهای بعدی نتایج بهتری را کسب کنیم. به هرحال سرمربی تیم ملی هم زمان کمی با تیم بوده و به دلیل شرایط کرونایی نتوانسته اردوهای مناسب و خوبی را برای شناخت بیشتر از بازیکنانش تدارک ببیند. همه اینها کافی است تا بچههای تیم ملی نتوانند بازی همیشگیشان را ارائه دهند.
امروز بازی بسیار مهمی مقابل بحرین داریم. تیمی که از بازی با آنها در کشورشان خاطره زیاد خوبی نداریم.
در اینکه بحرین هم مثل عراق و عربستان و خیلی تیمهای حوزه خلیج فارس انگیزه بسیار زیادی از بازی مقابل ما دارند شکی نیست اما بچههای ما باید به هوش باشند، کادرفنی و حتی مدیران فوتبال ما باید باهوش باشند که وارد بازی شیطنت آمیز آنها نشوند. طبیعی است که آنها شیطنت میکنند و به قول معروف تو مخ میروند. اصلاً نباید زود از کوره در برویم و فقط با فوتبالمان یقهشان را در زمین بگیریم.
البته خاطره خوبی هم از آنها نداریم. شما در آن بازی 3-1 که باختیم و داستان کشک بادمجان حضور داشتید.
آن بازی کذایی ربطی به غذا نداشت. ما با یک تساوی هم به جام جهانی میرفتیم اما شاید چون بحرین را از تیمهای ضعیف آسیا بود دست کم گرفتیم و تمرکز صددرصد نداشتیم و به نوعی خودمان را از پیش برنده و در جام جهانی میدیدیم. وقتی شما حریف را دست کم میگیری و برای بازی تمرکز نمیکنی روی شام و ناهار هم شاید خیلی تمرکز نکنید. ما هم متأسفانه باختیم و هم خودمان ضربه خوردیم هم فوتبال کشور.
شخصاً خیلی امیدوار به پیروزی تیم ملی در این بازی هستید؟
بله خیلی امیدوارم امروز بچههای تیم ملی که نفر به نفر خیلی از آنها بهتر هستند بحرین را در خانهاش شکست دهند. ما مربی بدی هم نداریم که میتواند در طولانی مدت به تیم ملی کمک کند. بدون شک بعد از صعود از این مرحله با آمادگی بهتر و بازیهای تدارکاتی بیشتر به مصاف حریفانمان در شرق آسیا برویم. همه چیز به ساق پای بچهها بستگی دارد و به هرحال انتظار داریم خیلی بیشتر از بازی قبلی انرژی و تمرکز بگذارند تا 9 امتیاز باقی مانده از سه بازی پیش رو را هم به دست آوریم.
فتحاللهزاده: شب سختی در انتظار بحرین است؛ 4،3 گل میخورند
علی فتحاللهزاده به روزهایی اشاره دارد که مدیرعامل باشگاه استقلال بود و برای اداره امور باشگاه حتی با رئیسجمهورهای وقت نشست خصوصی برگزار میکرد. مدیرعامل سابق باشگاه استقلال اعتقاد دارد که مدیریت این باشگاه باید با کمک مقامات بلندپایه انجام شود نه اینکه تصمیمگیریها تا سطح معاونان وزیر پایین بیاید. مدیرعامل سابق استقلال اعتقاد دارد اگر تصمیمگیران میخواهند این باشگاه به شکل مناسبی اداره شود باید اجازه دهند مدیرعامل رأساً کارش را انجام دهد. اتفاقی که او معتقد است در زمان حضور کوتاهش در روزهای پایانی سال 98 در استقلال رخ نداد و سرانجام موجب جداییاش از این باشگاه شد.
در روزهای اخیر حواشی عجیبی در هیأت مدیره استقلال به وجود آمد که باعث حیرت بسیاری از استقلالیها شد. ریشه این مشکلات چیست؟
مسأله چندان پیچیده نیست. وقتی نمیگذارند مدیرعامل کارش را انجام دهد و مدام در کارش دخالت میشود نتیجهای بهتر از این عاید باشگاه نمیشود. شما فکر میکنید اگر مددی از استقلال کنار گذاشته میشد اتفاق خاصی رخ میداد؟ شما مطمئن باشید هیچ اتفاقی رخ نمیداد چون تا زمانی که اجازه ندهند مدیرعامل کارش را انجام دهد همین آش و همین کاسه است.
در روزهای پایانی سال 98 برای زمان اندکی مدیرعامل باشگاه استقلال شدید. آیا در آن دوران نیز همین مشکلات وجود داشت؟
آن زمان من را به خواست هواداران آوردند. اگر یادتان باشد در ماههای قبل از حضورم در باشگاه استقلال هواداران خیلی ابراز علاقه کردند و در نهایت تصمیمگیران باشگاه از من خواستند مدیریت باشگاه را به عهده بگیریم. من هم برگشتم تا صادقانه کار کنم اما اجازه ندادند چون توقع داشتند هر روز تمام کارها را با آنها هماهنگ کنم. اینطور نمیشد کار کرد. من وقتی دیدم فضا برای کار در باشگاه استقلال مناسب نیست برخلاف میل باطنیام استعفا دادم و رفتم. مثل بعضیها هم نبودم که پای استعفایم نایستم. ایستادم چون دلایل روشنی برای کنارهگیری از مدیریت باشگاه داشتم.
با توجه به شرایط موجود دورنمای مطلوبی برای باشگاه تصویر میکنید؟
تا وقتی دخالت باشد نمیشود کار کرد. حالا اگر آن شخصی که دخالت میکند صاحبنظر و باتجربه باشد مسأله دیگری است اما امروز اداره امور باشگاه استقلال را دست فردی سپردهاند که خودش معاون وزیر است. آن طرف وزیر بر امور باشگاه پرسپولیس اشراف دارد و اداره این سمت را به معاون خود سپرده است. حقیقتاً من اگر امروز مدیرعامل باشگاه بودم از برخی از این معاونان برای اداره امور باشگاه استفاده نمیکردم چه رسد به اینکه بخواهم پشت پرده تمام تصمیمگیریها را به عهده او بسپارم. زمانی که مدیرعامل باشگاه بودم مدیریت باشگاه را تا سطح ریاستجمهوی ارتقا میدادم. من در دوران مدیرعاملی باشگاه استقلال با 3 مدیرعامل کار کردم. در زمان ریاستجمهوری مرحوم آقای هاشمی من بارها با ایشان جلسه خصوصی داشتم و برخی مسائل را برای ایشان بازگو میکردم. ایشان علاقهمند به جوانها بود و به زیرساختها توجه ویژهای داشتند، به همین دلیل ما را میپذیرفتند. در دوران ریاستجمهوری آقای احمدینژاد هم همینطور بود. من برای اداره باشگاه نشستهایی با ایشان برگزار کردم چون اعتقاد داشتم کار باید از سوی آنها دنبال شود. الان ولی اوضاع استقلال به جایی رسیده که معاون وزیر برایش تصمیم میگیرد. حالا اگر این معاون با تجربه باشد خوب است اما اینطور نیست و نتیجه تصمیمگیریها را ما میبینیم. تصمیمگیری برای باشگاه بزرگی همچون استقلال که دو ستاره در آسیا داشته باید در حد و اندازه خودش باشد.
دلیل ناکامیهای استقلال در سالهای اخیر چیست. آیا به همین مسائل ارتباط دارد؟
شما بروید پاسخ این سؤال را پیدا کنید که چرا استقلال 7 سال است قهرمان نمیشود. چرا از وقتی من رفتم دیگر استقلال قهرمان نشد؟ آخرین قهرمانی استقلال در لیگ برتر در دوران حضور من بود. نمیخواهم بگویم شخص من باعث این موفقیت شد. نه هرگز. کار جمعی انجام شد اما همه دل به کار میدادند. همه دلسوز باشگاه بودند. ما آن زمان ارزش و اعتبار باشگاه را خوب درک کرد میکردیم. تصمیمهای ما در حد تیمی بود که 2 قهرمانی در آسیا داشت.
بحثهایی مانند تیم حکومتی را قبول دارید؟
تیم ما باید آنقدر به زور بازوی خودش متکی باشد که به این حرفها توجهی نکند. تیم ما میتواند خودش ستاره به دست آورد. متأسفانه بعضیها با سردی وجود خودشان ستارههای ما را سیاره دیدند.
ماجرای خصوصیسازی هم به بنبست خورد.
از ابتدا هم معلوم بود به بنبست میخورد و در این دولت هم این کار به سرانجام نمیرسد. من 7 سال است دارم فریاد میزنم که نمیشود باشگاه را خصوصی کرد. بارها این موضوع را در مصاحبههایم گفتهام اما کو گوش شنوا؟ حرف من این است که اگر میخواهند باشگاه را خصوصی کنند ابتدا به شکل پیمانکاری باشگاه را به مدت 5 سال در اختیار افراد امین قرار دهند. اگر این کار جواب داد تمدید کنند اگر نداد به طور کلی پرونده این پروژه را ببندند. باشگاه استقلال باشگاه بزرگی است. قهرمانیهایش به شکل اسنپی نیامده که بخواهیم برایش سطح پایین تصمیمگیری کنیم. اعقتاد دارد که باید درست تصمیمگیری شود. ماجرای خصوصیسازی هیچوقت جواب نمیدهد چون راهکار مناسبی برای اجرای آن وجود ندارد. ما اگر به طور آزمایشی بتوانیم این پروژه را اجرا کنیم شاید درآینده بتوانیم این دو باشگاه را خصوصی کنیم.
از بحث باشگاه که بگذریم تیم ملی ایران در یک پیچ تاریخی قرار گرفته و اگر نتواند بحرین را شکست دهد به احتمال خیلی زیاد از مرحله پیش مقدماتی انتخاب جام جهانی حذف و بسیاری از ستارههای حال حاضر فوتبال ایران از حضور در جام جهانی فوتبال محروم خواهند شد. ما در حالی به مصاف بحرین میرویم که آنها از امتیاز میزبانی سود میبرند و علاوه بر آن در بازی دور رفت نیز با یک گل ما را شکست دادند.
بحرین همیشه در سطح ملی تیمهای خوبی داشته و نمیشود این موضوع را کتمان کرد. آنها همیشه برای بردن تیمهای بزرگ قاره تلاش میکنند اما خب، تلاش آنها نتیجهای نداده چون سطح تیمهایی مانند ایران بسیار بالاتر از تیمهایی مانند بحرین است. شاید یکی از دلایلی که باعث شده این کشور کوچک حرفهایی در فوتبال برای گفتن داشته باشد، تغذیه و تدارک مناسب باشد اما همه اینها به کنار، ما تیمی در اختیار داریم که بازیکنانش فوقالعادهاند و هیچ تیمی در آسیا خمیره فوتبال ما را ندارد. شاید بحرین گاهی توانسته از نظر روحی ما را دچار مشکل کند اما از نظر فنی هرگز نمیتواند مشکلی برای فوتبال ایران ایجاد کند.
اعتقاد دارید که در بازی دوشنبه شب تیم ملی ایران بحرین را شکست خواهد داد.
شک ندارم که بحرین به شدت از نام ایران میترسد. آنها بیشتر از ما استرس دارند. امیدوارم بازیکنان تیم ملی نیز به این موضوع واقف باشند چون حساسیت این بازی بالا رفته استرس بحرینیها هم زیاد میشود. آنها وقتی میفهمند که باید مقابل این همه نام بزرگ که در فوتبال اروپا بازی میکنند، قرار بگیرند با مشکل روحی و روانی مواجه میشوند. شاید خیلیها تصور میکنند که احتمالاً ما مقابل آنها با این چالش مواجه میشویم اما اعتقاد من این است که بحرینیها شدیداً دچار اضطراب و نگرانی خواهند شد و نمیتوانند تاکتیکهایشان را در میدان پیاده کنند. پیشبینی من این است که با اختلاف 3 یا 4 گل بحرین را میبریم.
اما در بازی اول ما خوب نبودیم. بخصوص بازیکنانی که انتظارات زیادی از آنها میرفت.
همینطور است. خوب نبودیم اما خدا را شکر بردیم. مهم برد بود اما شرایط این بازی متفاوت است. دوشنبه شب بچهها دیدنی خواهند شد. شک نکنید.
تیم ملی در تلاطم تاریخی قرار دارد
عزیزی خادم: فدراسیون الهامبخش وحدت ملی و وحدتآفرینی است
شهابالدین عزیزی خادم، رئیس فدراسیون فوتبال به بحرین سفر کرد تا به ملیپوشان در آستانه این بازی حساس روحیه بدهد. او درباره شرایط تیم ملی گفت: «فدراسیون فوتبال فراجناحی و فراتر از سیاست است و صرفاً در جهت منافع ملی گام برمیدارد. ما از هرگونه رفتار جانبدارانه پرهیز کرده و برای شادی ملت عزیز ایران تلاش میکنیم. در واقع همه این موارد را در کنار وظایف مدیریتی خود برعهده داریم. فدراسیون الهامبخش وحدت ملی و وحدت آفرینی است. انگیزه بالای بازیکنان تیمملی برای شادی قلب مردم مثال زدنی است. تیم ملی از لحاظ موقعیت فعلی در یک تلاطم پیچیده تاریخی قرار دارد. فوتبال ایران تا به حال در چنین وضعیت سخت و دشواری هم از بعد مسائل داخلی و هم ابعاد بینالمللی نبوده است. فصل حاضر فصل عبور از بحران بوده و رویکرد فدراسیون تعاملی و همافزایی است. یک ایران، یک ملت، یک هدف؛ تیمملی محبوب در ایران و سربلند در آسیا بوده و عبور از روزمرگی و موفقیتهای موقتی، دستیابی به مرحله موفقیتهای پایدار و مستمر از اهداف بزرگ ما است. وظیفه همه ما دمیدن شوق پیروزی و امیدآفرینی است.»
راهی که یحیی گل محمدی طی می کند
فتح بابت برای تمام مربیــان ایرانی
گزارش
وصال روحانی
یحیی گلمحمدی به یک نشریه چینی گفته است اگر پیشنهاد هدایت یک تیم حرفهای این کشور به وی ارائه شود، آن را بررسی میکند و این بدان سبب است که او از هر چالش جالب و تازهای استقبال میکند. سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس تهران به گزارش نشریات قطری پیشنهادی از یکی از باشگاههای این کشور هم دریافت کرده اما با ارائه پاسخ منفی متذکر شده که قصد دارد به متن قراردادش با سرخهای تهرانی که تا پایان فصل آتی استمرار دارد، پایبند بماند. عدهای بر این باورند که سرکرده کادر فنی قرمزهای تهرانی در 50 سالگی به درجهای از مهارت و تجربه رسیده که به مسأله کار در لیگهای خارجی هم بیندیشد و در چنین اندازههایی تلقی شود. این درست است که او بیش از حد آرام و خجول و قانع است و این با نیازها و فرمولهای کسب موفقیت در فوتبال داخلی ایران که سروصدای زیاد و شلوغی بپا کردن از جانب مربیان است، تضاد آشکاری دارد اما یحیی با دوبارهسازی پرسپولیس و تبدیل «سرخهای مدل برانکو» به «قرمزهای دلخواه خودش» ابزارهای موفقیت را هم از دست نداده است.
عبور از مهلکهها
بیگمان کلاس و کارآییهای «پرسپولیس برانکو» بسیار بهتر و بیشتر از «پرسپولیس یحیی» است اما این مربی ایرانی در میان تمامی گزینههای وطنی برای هدایت این تیم اگر بهترین مطلق جلوه نکرده باشد، یکی از 3 انتخاب نخست و معقول و مردی است که میتواند در دل مسابقات و گرمای رقابتهای داغ کلیدهای موفقیت را به تدریج بیابد و به آرامی و براساس مشاهدات و نقشهچینیهایش، تیم خود را تا سرحد امکان از مهلکهها برهاند و از باختها تساوی و از تساویها پیروزی بسازد. تعداد قابل توجه دیدارهایی که گلمحمدی با تغییر روش کار تیمش و انجام تعویضهای لازم «نیمه مربیان» را از رقبا برده و بازیها را به سود پرسپولیس به پایان رسانده، نشانگر صحت این مسأله و ثابتکننده هنر یحیی در خواندن دست حریفان و انتخاب و اجرای تاکتیکهایی است که برد را پس از بررسی مجدد امور در بین دو نیمه و با در اختیار گرفتن ساز و کارهایی تازه میسر میسازد.
مراحل و مراتب یک تغییر هویت
اما تک قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر با یحیی گلمحمدی که فصل پیش به دست آمد، اولاً محصول مشترک وی و گابریل کالدرون بود که دومی سرخها را در نیم فصل اول لیگ بیستم هدایت میکرد (و سپس زمام امور را به یحیی سپرد) و ثانیاً با تیمی بهدست آمد که منهای اضافهشدن حسین کنعانیزادگان، تمام و کمال از همان مهرههای زمان ایوانکوویچ شکل میگرفت و به واقع یحیی و کالدرون با استفاده از تیمی اول شدند و افتخار قهرمانی را کسب کردند که تیم برانکو بود و نه تیم آنان، پس از اتمام لیگ بیستم و در راه شرکت در لیگ قهرمانان آسیا 2020 و سپس لیگ برتر 1400- 1399 بود که پرسپولیس تا 50 و حتی 60درصد تغییر چهره و تغییر پرسنل داد و ابتدا 7 بازیکن در ماههای مرداد و شهریور 1399 و سپس چهار، پنج بازیکن هم در تابستان امسال به ترکیب سرخها تزریق شدند و یحیی، پرسپولیس را از نو و براساس تواناییهای آنان تغییر وضعیت داد و بتدریج و با گذشت ماهها در اواسط خرداد 1400 به نقطهای رسیده است که میتوان تیم فعلی قرمزها را تیم یحیی نامید و بهرغم حضور مهرههای متعددی از تیم برانکو در تیم فعلی، آن را محصول تلاشها و انتخابهای این مربی ایرانی دانست و مکانیسمهای آن را به کلی متفاوت با نحوه عمل و شیوه بازی قرمزها در دوران ایوانکوویچ دانست. استفاده از امثال سعید آقایی و علی شجاعی در سمت چپ میدان، قرار دادن میلاد سرلک و اخیراً محمد شریفی در مرکز میدان، استقرار عیسی آلکثیر در نوک حمله و شهریار مغانلو در پست مهاجم مکمل، بهرهگیری از احسان پهلوان در پست هافبک آزاد و البته مستقرشدن حامد لک درون دروازه، پرسپولیسی را ساخته است که دیگر برانکویی بازی نمیکند و تابع ایدهها و مجری روشهای یحیی است.
شباهتها وتفاوتها
گلمحمدی در این میان به برخی مهرههای ایام برانکو نیز نقشی وسیعتر و کلیدیتر در قیاس با ایام برانکو واگذار کرده و سرآمد اینگونه نفرات امید عالیشاه است. یحیی مثل سرمربی کروات بسیار موفق سابق پرسپولیس در هر فرصت لازم و در هر زمان ضروری و حساس از سیامک نعمتی در پست مدافع راست نفوذی که تخصص اول او نیست، بهره گرفته و به رغم نیمکتنشینهای یک یا دو در میان کمال کامیابینیا و احمد نوراللهی که محصول علاقه به وضوح بیشتر یحیی به میلاد سرلک، شاگرد پیشین او در تیم پدیده مشهد است، این دو را هم هرگز از محاسبات درجه اول خود حذف نکرده و در اکثر موارد از آنها بهرهگرفته است. مهدی عبدی که از دوران کوتاه حضور کالدرون در پرسپولیس به بازی گرفته شد، در دوره یحیی نیز بهرغم فرصتهای از دست رفته زیادش به حد قابل ملاحظهای در ترکیب تیم به بازی گرفته شده و با اینکه از مهدیخانی آب چندانی گرم نشده و آرمان رمضانی جواب گفته شده و به اردوی رقیب بزرگ (استقلال) کوچ کرده و فرجی هم همان مدافعی نشان نداده که در تیم پدیده جلوه کرده بود اما حضور آنها نیز سبب شده پرسپولیس فعلی تیم یحیی باشد و نه همان تیمی که برانکو ساخت و قهرمانیهای قاطعتر و متوالی آن تیم در سه دوره لیگ و همچنین رسیدنش به فینال لیگ قهرمانان آسیا در فصلی که پرسپولیس بیشترین کمبودها و تعداد زیادی مصدوم و محروم داشت و فیفا این تیم را از خریدهای تازه بازداشته بود، نشان از بزرگی کار وی و کلاس برتری داشت که در تیم ایوانکوویچ میشد آن را یافت. این البته به معنای نقض و رد دستاوردهای یحیی نیست و تیم ساخته شده توسط او هم کارآمد است ولی رقابت پایاپای سپاهان با تیم یحیی نشان از آن دارد که یحیی در اولین فصلی که واقعاً همه چیز پرسپولیس با آرای وی شکل گرفته، برای تکرار حکومتهای مطلقه زمان برانکو مشکلاتی بزرگ داشته که تا این لحظه برای او لاینحل مانده است.
شایستههایی که پر شمارند
این توضیحات و فرایندها، ما را به نقطهای میرساند که بپرسیم آیا یحیی به درجاتی از تکامل کاریاش در مقام یک سرمربی رسیده که از این پس خود را در اندازههای حضوری موفق در یک لیگ خارجی بداند و آیا کسانی که معتقدند او در این اندازهها هست، درست میپندارند؟ به شهادت اتفاقات و انتقالهای سالهای دور و نزدیک، فوتبال ایران کمترین انتقال مربی را به خارج داشته و از کوچ 45 سال پیش مرحوم ناصرحجازی به محمدان بنگلادش تا اشتغال عباس رضوی و محمدحسین ضیایی در لیگهای سوئد و مجارستان در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 میلادی و سپس سر برآوردن مربیان دورگه ایرانی تبار در جاهای مختلف جهان (شامل الکساندر نوری و البته افشین قطبی)، صادرات مربیان ما در قیاس با کوچهای فوتبالیستهای ما چیزی نزدیک به صفر بوده است. با این اوصاف هرگونه کوچ تازه مربیان ایرانی به لیگهای خارجی میتواند تغییر دهنده این روند و یک فتح باب تازه باشد و یحیی حتی اگر در چین و قطر یا جاهای دیگر ناموفق باشد، به لطف تجربیات برگرفته در آن مشاغل میتواند حضوری پربارتر در لیگ ایران در سنوات بعدی و در بازگشت به عرصههای داخلی داشته باشد. این راهی است که اگر گلمحمدی طی کند، گشایشی مهم و بزرگ برای تمام مربیان شایسته فوتبال کشورمان خواهد بود که البته تعدادشان به هیچ روی کم نیست.
علیرضا استکی مرا از پادگان به اردوی تیم ملی برد
میثم قشلاقی: باور نمیکردم بوکسور قزاقستانی را شکست دهم
گفت و گو
محسن وظیفه
یکی از ستارههای تیم ملی بوکس در مسابقات قهرمانی آسیا در امارات میثم قشلاقی بود. بوکسور جوان 24 ساله بجنوردی که در وزن 81 کیلوگرم روی رینگ میرود تا قبل از این فقط در یک تورنمنت بینالمللی رده سنی جوانان شرکت کرده بود اما در این دوره از رقابتهای بوکس قهرمانی آسیا توانست با شایستگی قهرمان جهان از قزاقستان را شکست دهد و برای کسب مدال طلا هم تا پای جان با حریف ازبکستانی که او هم مدالدار جهان و المپیک بود، مبارزه کرد. شاید مهمترین سؤال درباره میثم این بود که او به یکباره از کجا پیدایش شد و چطور به چهره اول بوکس ایران تبدیل شد؟ جوانی که تا قبل از این کمتر کسی حتی نامش را شنیده بود اما در امارات بهترین بوکسور ایران شد. خودش در جواب این سؤال نام علیرضا استکی را میآورد و میگوید که چون سرباز بود مجبور به حضور در پادگان بود اما علیرضا اسکی کلی دوندگی کرد تا او را از پادگان به اردوی تیم ملی ببرد.
به نظرم ابتدا درباره نحوه ورودت به رینگ با هم صحبت کنیم. اینکه از چه زمان و به چه صورتی شروع کردی؟
در سطح باشگاهی با مربی خوب و زحمتکشم آقای پویا ناوی در بجنورد کارم را شروع کردم. از سال 97 به تیم ملی رسیدم اما سربازی کمی کارم را سخت کرد و رفتن به پادگان باعث شد حضورم در اردوی تیم ملی با مشکل مواجه شود.
قهرمانی آسیا اولین حضورت در رده ملی بود؟
بله برای اولین بار در قهرمانی آسیا حاضر شدم. البته یک بار به تورنمنتی در ترکیه هم اعزام شدم که در رده جوانان بود و اولین حضور رسمیام در یک تورنمنت مهم بینالمللی همین مسابقات قهرمانی آسیا بود.
رسیدن از جوانان به بزرگسالان با فاصله زیادی همراه شده.
بله رفتم سربازی و در پادگان بودم اما علیرضا استکی بارها سراغم را گرفت و خیلی تلاش کرد تا اینکه مرا از پادگان به اردوی تیم ملی کشاند که نتیجه را هم دیدید و نایب قهرمان آسیا شدم.
از پادگان به اردوی تیم ملی؟
واقعاً اگر تلاش علیرضا استکی و نامهنگاری فدراسیون بوکس نبود کاملاً از بوکس فاصله میگرفتم و معلوم نبود بعدش چه اتفاقی در انتظارم بود. بعد از کلی تلاش و دوندگی این اجازه را دادند که در دوران سربازی کنار تیم ملی هم تمرین کنم و بلافاصله بعد از اتمام سربازی هم به تیم ملی رسیدم.
کجا چشم استکی تو را گرفت؟
خب در جوانان بودم و دیده بود. در قهرمانی کشور هم شرکت کردم و سوم شدم اما به اردو دعوت شدم. بعد در لیگ و انتخابی همه را بردم و با همان سومی قهرمانی کشور به تیم ملی بوکس رسیدم.
کمتر کسی فکر میکرد بتوانی قهرمان جهان از قزاقستان را شکست دهی.
راستش را بخواهید خودم هم باور نمیکردم بتوانم برنده باشم. از قبل شروع مسابقات به این موضوع فکر میکردم و فقط قزاق و ازبکستان را حریف خودم میدانستم و مطمئن بودم که بقیه را میبرم اما در اینکه ازبک و قزاق را شکست دهم دچار تردید بودم. مسابقه اولم با هند بود که دو متر قد داشت؛ مثل این چهرههایی که در سینمای بالیوود زیاد دیدیم ولی من راحت شکستش دادم. وقتی داشتیم فیلم مسابقه بوکسور قزاقستانی را که قهرمان جهان بود آنالیز میکردیم، علیرضا استکی گفت که هند را راحت بردی و حتماً این قزاق را هم شکست میدهی؛ اصلاً نباید بترسی.
به قزاق و ازبک فکر میکردی که با هر دو هم مسابقه دادی؟
بله با هر دو روبهرو شدم و به نظرم هر دو را هم بردم اما نتیجه بازی با ازبک را داوران به من ندادند. قزاق را که خیلی راحت بردم اما مقابل ازبک واقعاً برابر بودیم و داوران میتوانستند به من بدهند اما ندادند. ازبکها حق خیلی از کشورها را خوردهاند از جمله ما. داوریها در امارات به نفع ازبکستان بود. همه میگفتند که فینال را بردم اما به من ندادند.
بوکس ایران به یکباره رشد کرد. فکر میکنی دلیل اصلی این رشد چه چیز میتواند باشد؟
برنامهریزی دقیق علیرضا استکی و همچنین حمایت فدراسیون. اردوها منظم برگزار شد. ضمن اینکه یک مسابقه با سوریه و ترکیه و بعد هم که تمرین مشترک با ازبکها را داشتیم.
تمرین با ازبکها خیلی مفید بود؟
خیلی. وقتی با ازبکها تمرین کردیم اعتماد به نفس بالایی پیدا کردیم. فهمیدیم که چیزی از ازبکها کم نداریم. محل تمرین آنها مثل معبد شائولین بود. هزاران بوکسور در ردههای سنی مختلف در این معبد در حال آموزش و تمرین بوکس بودند. یک فضای بزرگ داشت که داخل آن چندین سالن تمرین تعبیه شده بود و داخل هر یک از این سالن تمرینها شاید نزدیک به 1000 نفر حضور داشتند.
نایب قهرمان آسیا شدی که این برای خیلیها در بوکس سقف آرزوها بوده؛ فکر میکنی بتوانی مدال بهتری هم بگیری؟
مدال طلای المپیک سقف آرزوهایم است و برای رسیدن به آن تمام تلاشم را میکنم.
خیلی از بوکسورها شروع درخشانی داشتند؛ مثل بابک مقیمی، مرتضی سپهوند یا احسان روزبهانی اما بعد این درخشش خیلی ادامهدار نشده. به این فکر کردی که بتوانی میزان آمادگیات را برای سالهای آینده حفظ کنی؟
زندگی خیلی از این قهرمانان را خوب میدانم. اردوی تیم ملی را رها نمیکنم. با تمام وجود تلاش میکنم. مهر امسال قهرمانی جهان است که در آن شرکت میکنم و میخواهم آنجا هم بهترین نتیجه را به دست بیاورم.
ظهور ستارههای آینده، نتایج خوب و ایجاد امید و انگیزه
روزهای روشن والیبال در ریمینی
گزارش
محسن آجرلو
لیگ ملتهای والیبال به پایان هفته دوم خود رسید و همه تیمها شش بازی از 15 بازی خود در مرحله مقدماتی را انجام دادهاند. تیم ایران هم پس از اینکه در آغاز این رقابت و هفته اول نمایش چندان موفقی نداشت، در هفته دوم جزو بهترین تیمها بود و هر سه بازی خود را با پیروزی پشت سر گذاشت.
شاگردان ولادیمیر آلکنو در آغاز هفته دوم ابتدا به مصاف ایتالیا رفتند. سپس با کانادا دیدار کردند و در سومین رقابت خود در این هفته هم شنبه شب به مصاف بلغارستان رفتند. سه بازی که شاید آسانترین هفته برای ایران در این رقابتها بود و در نهایت هم سه برد برای والیبالیستهای ایران به ارمغان آورد. به این ترتیب با یک بردی که در هفته اول و مقابل هلند ثبت شده بود، تیم ایران با 4 برد سه امتیازی، در شرایط برابر با اسلوونی در رده ششم جدول 16 تیمی این رقابتها قرار گرفت و بالانشین شد.
اتفاقی بهتر از پیروزی!
کسب سه برد پیاپی در هفته دوم لیگ ملتها با هر ترکیب و شرایطی که حریفان ایران داشتند، اتفاق بسیار خوبی بود. خوشحالی خیلیها از عملکرد ایران در این رقابتها شاید به خاطر همین پیروزیها باشد اما اتفاقی که در ریمینی ایتالیا در حال رخ دادن است، اهمیت بسیار بیشتری از کسب چند پیروزی دارد.
ولادیمیر آلکنو سوای شروع نه چندان خوب ایران که دلایل خاص خودش را داشت، در سایر بازیها روند جالب و هوشمندانهای را در پیش گرفته است. چینشهای مختلف او در هر بازی، استفاده گسترده و قابل توجه از همه بازیکنها و دادن زمان کافی به هر یک برای بازی، پس از سالها حس خوب دیدن رشد و پیشرفت تیمی را به والیبالدوستان داده است.
امید به آینده
یکی از لذتهای لیگ ملتهای امسال، دیدن بازیکنان جوان و آیندهداری است که نشانههای تبدیل شدن به یک ستاره را میشود به وضوح در نمایششان دید. بازیکنهایی مانند بردیا سعادت 19 ساله که مشخص است از بازی در کنار الگوهای والیبال خود و مقابله با بازیکنان خوب دنیا لذت میبرد و با داشتن یک فیزیک فوقالعاده، رفته رفته اعتماد به نفس میگیرد و بازی به بازی بهتر میشود.
جوانهای دیگری مانند میثم صالحی و امیرحسین اسفندیار که چند سالی میشود در تیمهای پایه و لیگ عملکرد خوبی دارند اما هیچگاه چنین فرصت مناسب و درخوری در تیم ملی نداشتند تا بتوانند شایستگیهای خودشان را در چنین ویترینی بچینند و به مردم و دنیا نشان دهند.
از صابر کاظمی باید گفت که پس از حضور کوتاه در لیگ ملتهای دو دوره پیش، تقریباً فراموش و روند رشدش در تیم ملی چیزی حدود سه سال متوقف شد.
نشانههای یک مربی بزرگ
ولادیمیر آلکنو پس از سالها بالاخره تیم ایران را صاحب یک مربی بزرگ و تأثیرگذار کرده. مربی که برخلاف تصورها، دغدغه اثبات یا تلاش برای ماندن در ایران را ندارد. او همزمان با توجه به روحیهای که دارد، نیم نگاهی به نتایج دارد و اجازه دادن حتی یک ست را به سادگی نمیدهد و همچنین زمان و فرصت کافی را به همه بازیکنان میدهد تا خودشان را نشان دهند.
نتیجهاش هم میشود داشتن سه چهار بازیکن خوب و آماده در هر پست. حالا دیگر وقتی غفور مصدوم شده، تیم ایران زمین نمیخورد و اضطراب نداشتن یک پشت خط زن را حس نمیکند. وقتی عبادیپور در زمین نیست، استرس ندارد که با چه بازیکنانی جایش را پر کند و برای نفر کناری سید محمد موسوی، سه یا چهار بازیکن مستعد و آماده را دارد.
همه اینها ثمره تصمیم درست فدراسیون و جذب یک مربی بزرگ و با کلاس جهانی، حتی برای مدت زمان محدود است؛ زمانی که قطعاً در صورت عدم کسب نتیجه دلخواه در المپیک هم ثمرهاش را تا مدتها در والیبالمان خواهیم دید.
کما اینکه آثار تصمیمهای غلط گذشته را هنوز با خودمان داریم و مصدومیت کهنه غفور، یادگار فشار عجیب و اشتباهی است که در لیگ ملتهای 2019 و توسط ایگور کولاکوویچ به او آوردیم.
رقابت با آمریکا در گام هفتم
تیمهای حاضر در لیگ ملتهای والیبال دیروز، امروز و فردا را استراحت خواهند کرد و از روز چهارشنبه بازیهای هفته سوم را آغاز میکنند. تیم ایران هم در آغاز این هفته و بازی هفتم خود، از ساعت 20:30 چهارشنبه به مصاف تیم ملی آمریکا خواهد رفت.
آیا کاپیتان تیمها موافق لغو رقابتها هستند؟
شورش در کوپاآمهریکا
پیش بازی
دنیل دیویس
هرچند ظاهراً قرار است یک هفته دیگر کوپاآمهریکا 2021 در برزیل آغاز شود، اما ابهامهای بسیاری پیرامون این مسابقات وجود دارد. حالا گروهی از بازیکنان برزیل که بهدلیل همهگیری گسترده ویروس کرونا، مخالف برگزاری این رقابتها هستند، با کاپیتانهای سایر تیمها تماس گرفتهاند تا این بازیها را بایکوت کنند. اما چه بازیکنان کلیدی در این ماجرا نقش دارند؟
کاسمیرو، سخنگوی یاغیان: کاپیتان تیم ملی برزیل بارزترین مخالف این رقابتهاست. او پیش از دیدار مقدماتی جامجهانی برابر اکوادور در نشست خبری حاضر نشد و به این ترتیب موضع خود را شفاف کرد. او و نیمار با کاپیتانهای دیگر تیمها صحبت کردهاند تا ببینند موضع آنها چیست.
خوان کوادرادو، مخالف بزرگ: تیم ملی کلمبیا از مخالفان اصلی برگزاری این رقابتهاست. اتحادیه فوتبالیستهای حرفهای کلمبیا بیانیهای صادر کرده و در آن، بازیکنان نوشتهاند بهدلیل ریسک ویروس کرونا، نگران این رقابتها هستند. خوان کوادرادو این بیانیه را در شبکههای اجتماعی منتشر کرده است.
حمایت اروگوئه از برزیل: لوییس سوارس، ادینسون کاوانی، و فرناندو موسلرا مخالفت خود را ابراز داشتهاند. سوارس گفته است: «باید برای سلامتی اولویت قائل شد. من مخالف برگزاری این دیدارها هستم.»
منتظر مسی: سایر کاپیتانها نظر خود را ابراز کردهاند، اما لیونل مسی تاکنون چیزی نگفته است. کاپیتان تیم ملی آرژانتین در این باره ساکت بوده و این عجیب است، چراکه این موضوع بسیار حساسی است. اما موندو دپورتیوو نوشته مسی با بازیکنان برزیل همنظر است.
شیلی، مخالف بعدی؟ احتمالاً تیم بعدی که با این رقابتها مخالفت خود را ابراز خواهد کرد شیلی است. کلودیو براوو با نیمار، لوییس سوارس و مسی در بارسلونا همبازی بود و احتمالاً با آنها همنظر است.
بولیوی، خواهان برگزاری: نظر تیم ملی بولیوی کاملاً متفاوت است. آنها علنا اعلام کردهاند از این تورنمنت حمایت میکنند. البته زمان مشخص خواهد کرد که آیا آنها روی نظر خود میمانند، یا اینکه با سایر تیمها همنظر خواهند شد.
موضع سایر تیمها: منابع متعدد اعلام کردهاند نیمار با اینر والنسیا و آیرتون پرسیادو، کاپیتانهای اکوادور تماس گرفته تا آنها را موافق این نظر کند، هرچند نظر آنها رسماً اعلام نشده است.
روز جبران برای تیم ملی و ستارگانش
ثابت کنید همچنان بهترین هستید
سرمقاله
آرمن ساروخانیان
تیم ملی امشب در منامه فرصت دارد شکست یک بر صفر دور رفت مقابل بحرین را جبران کند و گام مهمی به سمت جام جهانی قطر بردارد. بازی رفت 23 مهر 98 برگزار شد و تیم ملی با هدایت ویلموتس شکستی ناباورانه داشت. هرچند مربی بلژیکی انتخاب فاجعهباری از سوی فدراسیون وقت بود و کارنامه بسیار ضعیفی ثبت کرد، با این حال تیم ملی در همان بازی هم برتری نسبی داشت و با کمی دقت در ضربات آخر یا احتیاط بیشتر مدافعان میتوانست با دست پر به تهران برگردد.
بعد از جدایی پرماجرا و البته پرهزینه ویلموتس، فدراسیون اسکوچیچ را انتخاب کرد و مربی کروات پس از یک سال زیر نظر گرفتن بازیکنان و سه بازی تدارکاتی، امشب باید ثابت کند که انتخاب اشتباهی نبوده است. او در سه بازی تدارکاتی مقابل ازبکستان، بوسنی و سوریه و همچنین بازی پنجشنبه مقابل هنگکنگ برنده بوده، با این حال هماهنگی تیم ملی هنوز به اندازهای نیست که خیال هواداران برای این بازی کاملاً راحت باشد. او در این مدت چند سیستم مختلف را آزمایش کرده و بازیکنان متفاوتی را محک زده است. بازی هنگکنگ هم تقریباً حکم یک بازی تدارکاتی را داشت، بخصوص در نیمه دوم که اسکوچیچ پس از اطمینان از پیروزی ترکیبهای مختلفی را در خط میانی و حمله آزمود. احتمالاً ترکیبی که امشب مقابل بحرین به میدان برود، شباهت زیادی به ترکیب بازی هنگکنگ داشته باشد و خیلی بعید است که اسکوچیچ در این فاصله کوتاه به دنبال به هم ریختن تیمش باشد، چرا که به جای غافلگیر کردن بحرین میتواند به هماهنگی و پیوستگی تیم ملی آسیب بزند.
تیم ملی هرچند هنگکنگ را به راحتی شکست داد، ولی ریتم پایین بازی و ناهماهنگیهای بخش هجومی نگرانکننده بود. البته بازی بسته هنگکنگ و کیفیت بد چمن ورزشگاه المحرق در این ماجرا بیتأثیر نبود و انتظار میرود بازیکنان تیم ملی امشب باانگیزهتر و هماهنگتر باشند. امید اصلی گلزنی تیم ملی در این مسابقات به آزمون و طارمی است که موفق شدهاند در این فصل فوتبال اروپا روی هم 42 گل بزنند، ولی این زوج رویایی مقابل هنگکنگ ناموفق بود و سهمی در برد نداشت. با این حال این امیدواری وجود دارد که آنها امشب به فرم خوبشان برگردند و دفاع بحرین را تسلیم کنند. گلزنان پورتو و زنیت که در بازی رفت هم موفق به باز کردن دروازه بحرین نشدند، امشب باید ثابت کنند که کیفیتی بالاتر از فوتبال آسیا دارند. آنها در دوره کیروش از بازیکنان کلیدی بودند و انتظار میرود که در بهترین سالهای فوتبالشان همچنان برای تیم ملی گرهگشا باشند. البته دست اسکوچیچ روی نیمکت پر است و اگر گره بازی باز نشود، در نیمه دوم مهرههای تهاجمی آمادهای مثل انصاریفرد، رضایی، قدوس و قایدی دارد که میتوانند ورق را به نفع تیم ملی برگردانند. سه نفر اول در بازی با هنگکنگ فرصت بازی را پیدا کردند و نمایش خوب و امیدوارکنندهای داشتند.
این به شرطی است که تیم ملی روی ضدحملات غافلگیر نشود و اگر بحرین موفق به زدن گل اول شود، شرایط خیلی پیچیده خواهد شد. در بازی رفت تک گل بحرین روی زمانسنجی اشتباه و خطای پنالتی مجید حسینی زده شد. اسکوچیچ در این مدت تغییراتی در خط دفاع تیم ملی داده، ولی در بازی با هنگکنگ هم در این بخش چندان مطمئن نبودیم. تیم ملی احتمالاً مقابل بحرین بالا بازی خواهد کرد و مدافعان تیم ملی بخصوص خلیلزاده که تکلهای پرریسکی دارد، نباید اشتباه کنند.
بحرین با سوزا تیم هماهنگ و منسجمی شده، ولی بازی با اوکراین نشان داد که خط دفاع این تیم تسخیرناپذیر نیست و تیم ملی در صورت داشتن ضرباهنگ بالا میتواند گلزنانش را صاحب موقعیت کند.
تیم ملی از شروع مرحله مقدماتی جام جهانی قطر درون و بیرون زمین اشتباهات زیادی داشته، ولی حالا زمان فکر کردن به آنها نیست و بردن بازی امشب میتواند بخش زیادی از آنها را جبران کند. اسکوچیچ در نشست خبری گفت که بحرین را مثل کف دستش میشناسد و حالا نود دقیقه فرصت دارد که این ادعا را ثابت کند. نود دقیقه طلایی برای تیم ملی که نشان دهد هنوز از بهترین تیمهای آسیاست و با گرفتن میزبانی هم نمیتوان حریف این تیم شد.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
مجری :
شرکت نوآوران تارنماگستر